<< اگر می خواهیم دنیا را عوض کنیم، باید به دورانی برگردیم که جنگجو ها دور آتش جمع می شدند و قصه می گفتند. >> پائولو کوئیلو
" JOYEUX NOEL " یا به انگلیسی " Merry Christmas " محصول مشترک فرانسه/ آلمان/ انگلستان/ بلژیک/ رومانی سال 2005 به نویسندگی و کارگردانی کریستین کاریون است.
موسیقی: فیلیپه رومبی. مدیر فیلمبرداری: والتر وان دن انده. تدوین: طراح صحنه: ژان میشل سیمونه
. بازیگران: دایان کروگر[آنا سورنسن]، بنو فورمان[نیکولاس اشپرینک]، دنی بون[پونشل]، گیوم کانه[ستوان اوده برت]، دانیل بروئل[هورستمایر]، گری لویس[پالمر]. ١١٦ دقیقه. محصول ٢٠٠٥ فرانسه، آلمان، انگلستان. نام دیگر: Merry Christmas. برنده جایزه فیپرشی از جشنواره والادولید، برنده جایزه بهترین فیلم منتخب تماشاگران از جشنواره لیدز، نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی از مراسم گولدن گلاب، نامزد دریافت جوایز بهترین فیلم، بهترین موسیقی، بهترین طراحی صحنه، بهترین فیلمنامه اصیل، بهترین طراحی لباس و بهترین بازیگر مرد نقش مکمل/دنی بون از مراسم سزار، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی زبان از مراسم بافتا و نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان.
چند ماهی از آغاز جنگ جهانی اول نگذشته و سربازانی که امیدوار بودند شب کریسمس را در کنار خانواده خود بگذارنند با این حقیقت روبرو شده اند که جنگ به زودی تمام نخواهد شد. امرای ارتش های آلمان و فرانسه نیز به این حقیقت وقوف دارند، بنا بر این تصمیم گرفته اند تا با ارسال کاج و مشروب برای سربازان خط مقدم جبهه روحیه آنان را تقویت کنند. نیکولاس اشپرینک خواننده تنور آلمانی نیز در خط مقدم حضور دارد و نامزدش آنا سورنسن خواننده اپرا با توسل به افراد عالی رتبه ارتش اجازه مخصوص گرفته تا به ملاقات او در خط مقدم برود. ستوان اوده برت فرمانده سربازان فرانسوی نیز که همسر آبستن و دیگر اقوامش در ناحیه اشغال شده توسط آلمانی زندگی می کنند، نیز از سوی ژنرال فرمانده اش تحت فشار گذاشته شده تا بعد از شب کریسمس خط مقدم و گردان خود را رها کرده و فرماندهی یک گردان توپخانه را در نقطه ای کم خطرتر بر عهده بگیرد. آنا سورنسن به نزدیکی خط مقدم جبهه می رسد. در یک عمارت قدیمی فرانسوی که به اشغال ارتش آلمان درآمده، نیکولاس انتظار او را می کشد. اما شب هنگام آن دو تصمیم می گیرند به جای آواز خواندن برای ژنرال های آلمانی به خط مقدم رفته و در کنار سربازان آواز بخوانند.
و اینجا است که نغمه دل انگیز خواننده المانی با موسیقی پرطنین کشیش نوازنده اسکاتلندی همراه میشود و فضایی روحانی و نورانی بر دل سربازان هر سه کشور فائق می گردد. فرماندهان سه لشگر تصمیم می گیرند بصورت خودجوش و بدون اطلاع مافوق های خود در پشت جبهه، فقط برای همان شب آتش بس کنند.در جشن زادروز مسیح دوست و دشمن در کنار همدیگر می نشینند هیچ کدام از طرفین بعد از گذراندن آن شب حاضر به تیراندازی به سوی یکدیگر نیستند. بنا بر این آن روز را به تدفین اجساد می گذرانند. این آتش بس با تصمیم هورستمایر فرمانده آلمانی دایر بر مطلع ساختن سربازان فرانسوی و اسکاتلندی از حمله توپخانه به مواضع آنها و در نتیجه پناه گرفتن متفقین در سنگرهای آلمانی امتداد می یاید ! و سپس با مقابله به مثل اسکاتلندی و پناه گرفتن سربازان آلمانی در سنگرهایشان تلافی می شود. اما به زودی خبر به امرای ارتش هر سه طرف می رسد و خشم آنها را برمی انگیزد، زیرا آنها خواستار چنین آتش بسی نیستند...
چرا باید دید؟
v اگر بخواهیم فیلم زیبای کریسمس مبارک را از زوایای مختلف تحلیل و بررسی کنیم باید چند مسئله جالب توجه را در آن بازگو کنیم؛
جنگ جهانی اول تا امروز به عنوان خونین ترین جنگ تاریخ بشری شهرت نامیمون خود را حفظ کرده است. جنگی که حتی تا یک روز قبل از شروع آن بسیاری از سیاستمداران به وقوع آن باور نداشتند. اما زمانی که شروع شد و سال ها به طول انجامید، چرخشگاه بزرگ ترین تحولات در قرن بیستم شد. فاتحان و شکست خوردگان این جنگ کم و بیش به یک اندازه از صدمات جنگ سهم بردند. امپراطوری های بزرگ اروپایی از هم پاشید و کشورهای تازه متولد گردید تا سی سال بعد یکی از معاهده های ظالمانه پایان این جنگ- معاهده ورسای- زمینه ساز بروز جنگ جهانی تازه تری باشد. درباره این جنگ و حوادث آن فیلم های بسیار ساخته شده و اغلب بر علیه آن، که عموماً پیامی ضدجنگ نیز داشته اند. بارزترین نمونه این گونه فیلم در جبهه غرب خبری نیست ساخته لوئیس مایلستون است که بر اساس رمان معروف و تکان دهنده اریش ماریا ریمارک ساخته شده و هنوز طروات خود را حفظ کرده است. اما کریستین کاریون در دومین فیلم بلند خود و در آستانه قرنی تازه که گمان جنگ های تازه تری در آن می رود، نگاهی نو به این ماجرا انداخته است. کریسمس مبارک به روزهای آغازین این جنگ می پردازد فیلم او یک بیان نامه علیه سیستم هایی است که در آغاز فیلم به وضوح نشان می دهد از جوانان سرزمین های خود غیر از خدمت سربازی و در واقع تبدیل شدن به ماشین های کشتار و نفرت ورزیدن به همنوع و همسایه چیز دیگری نمی خواهند.
به نظر من پیام فیلم در یک جمله " جنگ کشتاری است بی معنی". در فیلم وجوه مشترک انسانی بر مرزهای ملی غلبه می کند. شاید یکی از پر بحث ترین وجوه مشترک انسانی نیز همین مذهب باشد که فیلم آنرا برای نزدیکی انسانها برگزیده است؛ زیرا مذهب خود می تواند مرز بندی شدید تری را حتی نسبت به مرزهای ملی در خود نهفته داشته باشد اما مسیح و شب کریسمس اینبار به نزدیک شدن آدم ها به یکدیگر می گردد و مقوله مذهب با کارکردی انسان مدارانه در فیلم معرفی می شود که اختلافات میان آن نیز ( کاتولیک بودن اسکاتلندی ها و پروتستان بودن آلمانی ها ) کاملا نادیده انگاشته می شود. در این فیلم نکته مشترک؛ مذهب و آئینی مذهبی است، که کاریون با دست انداختن آن و تنزل آن به عنوان یک آئین صرف جلوه مذهبی آن را زدوده و جنبه ای جهان شمول تر و انسانی تر به آن می دهد کریسمس مبارک دعوت از انسان ها- البته در مقیاسی کوچک اروپایی ها- برای یافتن نکات مشترک انسانی است تا در سایه آنها به یک آتش بس دایم برسند البته شاید بتوان این رویکرد را از قصد نیز تعبیر کرد زیرا فرمانده آلمانی ها نیز که یک یهودی می باشد و کریسمس برای او مفهومی ندارد تحت تاثیر همین کارکرد مسیح قرار می گیرد و روح انسانی حاکم بر شرایط او را نیز مجذوب خود می کند و از دیدگاهی دیگر شاید بتوان اینگونه تفسیر کرد که فیلم مذهب را همچون معنی عام آن بررسی کرده است .
ودر این میان موسیقی مانند همیشه نماد زیبایی و هدایت انسان بسوی صلح و دوست داشتن و همراهی بسوی کمال است.
کریسمس مبارک پیام دیگری نیز دارد: "عشق می تواند بر هر چیز پیروز شود"؛ عشق به همنوع، عشقی مانند عشق آنا و نیکولاس که ترجیح می دهند در اسارت دشمن در کنار هم باقی بمانند.
دومین ویژگی فیلم، استفاده فیلمنامه نویس از زن در میان سنگرهای کثیف و سربازان زمخت می باشد. این درست است که کریسمس بهانه ای برای آتش بس در میدان نبرد می شود امامورد با حضور یک زن همزمان میشود ، انگار این تنفس زن است که فضای سرد و برفی آن منطقه و آن لحظه را با صلح و دوستی پیوند می دهد و نباید فراموش کرد که پدید آورنده آن عید نیز کسی جز مادر عیسی پیام آورعشق نبوده است و این ترادف معانی نشان از اهمیتی است که فیلم برای زن قائل می شود.
حضور دایان کروگر بازیگر زیبای آلمانی که در فیلم با هر سه زبان سربازان(آلمانی ، فرانسه ، انگلیسی) سخن میگوید نمادی از مریم مقدس است که با پیام صلح و دوستی قدم به این کارزار گذاشته است و با آوازخود در کنار صلیب در میدان نبرد، اشک را از چشمان سربازانی که صبح آنرو ز به انتقام و کشتن یکدیگرفکر می کردند، جاری می سازد .
اما سومین مسئله کار شده در فیلم که بطور بارزی روی آن کار شده است مفهوم کارکردی مذهب بطور عام در گفتمان جنگ و مبارزه است.
مذهبی که در ابتدای فیلم می توانست با صلح آتش بس در میان جنگ جویان ایجاد کند و اصرار بر مفاهیم عمیق دوستی و صلح در میان بشریت داشته باشد در رویکردی متضاد پس از آتش بس بر مفاهیمی چون قتل دشمنان خدا و اینکه دشمنان ما دشمنان خدا هستند، استوار می گردد و خواهان محو سربازان ارتش مقابل در راه خدا می گردد! کشیش اول که باعث آتش بس بنام عیسی مسیح در میان آن جماعت شده بود با شنیدن موعظه کشیش دوم که بنام همان عیسی خواهان قتل دشمنان است، صلیب خود را با احترام از گردنش خارج نموده و در میدان جنگ باقی می گذارد تا آن خدای جنگجو خود به اختلافات و تفرقه میان آدم ها دامن زند آغاز جنگ و تبلیغات آن در ابتدا از کلیسا آغاز میگردد ، و این بیانگر تحت تاثیر بودن دین و سیاست از یکدیگر است، فیلم مذهب را با برداشت انسانها از آن تعریف و تبیین می کند.
و جاییکه دین بدور از فضای آلوده سیاست بر قلب سربازان مستولی میشود آنقدر تاثیر عمیقی بر آنها میگذارد که دیگر حاضر به کشتن یکدیگرنیستند ، ویلیام جوانی که برادر عزیز اش را جلوی چشم اش از دست داده در اینجا نماد انتقام و کینه جویی است و اینکه بر هر حال سیاست و با انگیزه های مختلف نیت پلید خود را با سوء استفاده از عواطف انسانی پیش میبرد ،
فیلم کریسمس مبارک از هر جهت قابل تعمق و ستایش است. فیلم به سه زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی تهیه شده که خود بر تاثیر گذاری آن بر بیننده افزوده و دارای فلسفه ای عمیق در فیلم سازی می باشد.
<< همه چیز از گل سرخی که به عنوان هدیه می آید تا چماقی که علیه تو بکار می رود چنین است که جزئی از جهان در حال توازن است و دلیلی برای بودن دارد. چرا همیشه نسبت به چماق مردم باید واکنش نشان دهند؟ جهان زنجیر بی انتهایی است از " او آن کار را با من کرد، من هم با او اینکار را می کنم!" وقتی یک نفر از دادن پاسخ تنفر آمیز خودداری کند و محبت نشان دهد، این زنجیر پاره می شود. آنرو ز می فهمی که یک نفر می تواند دشمن اش را دوست بدارد. >> لورا اسکیول کتاب قانون عشق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر