گنگ خواب دیده
از بی معرفتی دوستان بی ذوق ، مدتی است حس و حال نوشته های قبلی را ندارم . از رموز حلقه جدید قدرت گرفته تا پیشگویی های غیر آسمانی، حس جدید با بازگشت به سرمنزل پدری ، آغاز و با الطاف دو ستان ع زی ز بشدت قوت گرفت!!!
در آستانه سالگرد روز تولدش که همه دنیا آنرا جشن میگیرند، واقعا" نمیدانم من توهم ، آن شوالیه مسخ شده ام، که پس از یک سفر طولانی در بیابان ،گریان و فریاد زنان «مسیح» را نبش قبر میکنم، جلوی راهبان غرق شده در دین ، او را از قبر زنده بیرون می کشم و ناجی یگانه منجی عالم بشریت خواهم شد !!!!یا آن بیخبری که با دستهای خودش او را زیر خروارها خاک مدفون کرده ؟
شاید هم همان کشیش طالع نحس که 666 را نقش بر بدن داشت ، نمیدانم ...
یا آن گمگشته ایکه ، به خیال خود به سمینار علمی و دوره تخصصی میرود ,غافل از آنکه با به حدنصاب رسیدن تعدادشرکت کنندگان به عدد 13 ، گویی یاران حلقه کامل میشوند و جلسه ماهیت اصلی خود را نمایان میسازد ؛ اينجا كلاس و سمينار نيست ،«انجمن اخوت» است و حاضرین هم اعضاء آن. جالب آنکه خودش از اعضاء اصلي سرٌي ترين انجمنيست كه مختص افراد دستچين شده است !!!
جلسه انجمن اخوت با جدیت تمام برگزار میگردد و در انتها همه چیز از ذهنش پاک میشود!!!
این موسیقی دلنشین و لطیف را هم از وبلاگم بر میدارم که عصر رومنس و ...مدتهاست به پایان رسیده . در این فضا بر عطش و اشتیاقم ، به دنیایی که به آن تعلق داشتم روز به روز افزوده میشود. چرا که میبینم در این مدت که نبودم ، یاران قدیمی هرچند که کهنسال شده اند اما همچنان ادامه میدهند، که دود هنوز از کنده بر میخیزد، پس من هم به آنها می پیوندم...
فرزند گم شده بعد از سالها به خانه بازگشته و چقدر دلتنگ و تشنه است....
حال که فرشته به اژدها تبدیل شده ، سراغ کشوی ممنوعه میروم ،و از گنجه سرخ رنگ ، موضوع بعدی را بدون انتخاب برمیگزینم.که این موضوع اولین کاندید برای این وبلاگ بوده است و من همیشه از آن گریزان .اما اینبار قرار را بر فرار ترجیح میدهم ، چرا که از معرفت دوستان ! باردیگر شرایط برقراری رابطه با آن حس گم شده فراهم گشته است.
پس اینچنین ادامه میدهم...
سینمای وحشت
سینمای وحشت پیش از آنکه به فضاهای تاریک و غمزده دوران گوتیگ مدیون باشد، وامدار داستانهای بزرگ و تاثیرگذاری همچون آثار جاودانه برام استوکر و مری شلی است. از طرف دیگر سینمای اکسپرسیونیستی صامت آلمان بر این گونه سینما تاثیر شگرفی گذاشت و در تکمیل و تکامل سینمای وحشت نقش مهمی ایفا کرد. البته بجز داستان شاید مهمترین بخش سینمای وحشت را موسیقی تشکیل دهد. اسکارطلایی جری گلد اسمیت در سال 1976 برای موسیقی متن فیلم طالع نحس ،شاهد بزرگی برای اثبات این ادعاست.
گونه وحشت، دارای زیرمجموعه های متنوعی است که از آن جمله میتوان به فیلمهای آدم خواری، شیطانی، فرانکنشتاین، ارواح، گوتیک، گورستانی، هیولاها، فیلمهای وحشتناک روان شناختی، قاتلین زنجیره ای، فیلمهای ماوراءالطبیعی.....اشاره کرد.
ژانر اسلشر (Slasher)
در فرهنگ لغت در مقابلش چنین نوشتهاند: شکاف، ضربه سریع، چاک لباس، برش، زجرکش کردن، چاک دادن، زخم زدن، بریده بریده کردن.
اما ژانر وحشت قابلیتی فراوان برای ترکیب با ژانرهای اروتیک و پورنو دارد که حاصل این ترکیب با اسلشر عمدتا" معجونی کاملا"روانی و وحشتناک پدید میاورد. که به مقوله های تشدید پدیده های سادیسم و مازوخیسم در دنیای "پورن" میپردازد .از این لحاظ فیلمهایی مانند Hostel در همین این گروه قرار می گیرند.
اروتیسم مدرن، هم در پیوند تنگاتنگ با فرهنگ آزاد اندیشی و جان آزاد است و هم به معنای رهایی از قیود اخلاقی جنسی و چشیدن خواهشها، تمناها و امیال جنسی و تن دادن به امیال و لذت هاي خویش بدون در نظرگرفتن عنص دست وپا گيري بنام اخلاق !
در روانشناسی جدید (بعد از 1994)گرایشات جنسی مانند مازوخیسم، سادیسم، فتیشیسم و غیره ،تا زمانی که با تفاهم و با لذت بردن متقابل طرفین توام باشند نه تنها به عنوان بیماری جنسی معرفی نمی شوند. بلكه همه این علائق و گرایشات معمولی تلقي شده و آنها در راستاي يك سکس سالم مجاز و مورد تاييد قرار ميگيرند؛ چرا كه هريك از طرفين میتواند علاقمند به فانتزیهای گوناگون فتیشیستی، یا سادومازوخیستی باشد و آنرا با تفاهم و رضایت و لذت طرف مفابل اجرا كند و یا آنها راتجربه کند،اما این گرایشها درصورت افراط و تفریط ، بصورت هیجانی ،منجر به بروز بیماری های ناهنجار و بعضا" خطرناک برای جامعه میشود که عوارض آن بسیار فجیع و وحشتناک است .
الی راث در فیلم Hostel به اثبات همین مطلب میپردازد.
***
تقدیم به بهترین دوستم :
(که این وبلاگ را مدیون اویم)
کوئینتین تارانتینو تقدیم میکند
HOSTEL
نویسنده و کارگردان : الی راث
اوج هيجان و جذابیت نهان سادیسم
This is something who gave its life , so I would not go hungry,I Like to have a connection with something who had die for me... - Hostel 1
اما باز هم عطش آنها فروكش نميكند ؛آنها با وسوسه هاي پسر جواني كه قيافه اي بسيار عجيب و زشت دارد ؛ تصميم ميگيرند از آمستردام به اسلواكي - سفر كنند و در استراحتگاهي (Hostel) كه وصف دخترها و محيط كاملا" آزادش هوش از سرشان برده است ، اقامت گزينند . "استراحتگاه" ،در ظاهر همانيست كه شنيده اند ، دختر و پسرهاي اروپاي شرقي كه به زيبايي معروف هستند اينجا براي خارجيها له له ميزنند و...
و البته كساني ديگر هم هستند كه منتظر جوانان خارجي هستند...
پرده دوم :در دو طرف دالان سنگي و تاريك ، پر از اطاق است . اطاقهايي با در آهنين ، داخل هر اطاق قرباني ها دست و پا بسته به صندلي با كمربند هاي چرمين بسته شده اند . داخل اطاق پر از وسايل شكنجه است . از ميخ و سيخ گرفته تا دريل براي سوراخ كاري و انواع اره و کارد و اسلحه گرم و سرد . قصابها با لباس ها متحد الشكل كه شامل يك سربند و پیشبند چرميست مشغول لذت بردن باز شكنجه قربانيان زنده هستند. بوي خون و صداي جيغ و فرياد همه جا را پر كرده است.و آنها را به هيجان وا ميدارد. اینجا تفریحگاه پولدارهای سادیسمی اروپای شرقی است.آنها از طریق شبکه های پنهانی سفارشات خود را اعلام میکنند و پس از آماده شدن قربانی با شرایط درخواستی ،در این سلاخ خانه انسانی ، مشغول لذت بردن از شکنجه انسانهای بی دفاع میشوند.جالب آنکه داخل و خارج این مسلخ توسط پلیس کنترل میشود و قربانیان را از آن هیچ راه گریزی نیست.مشتریان از جراح دیوانه تا افرادمتشخص را شامل میشوند و اینجا لذت پنهان سادیسم را به اوج میرسانند....
قیاس راهروی فصل اول فیلم با راهروی فصل دوم ، بسیار جالب بیان شده است . با توجه به اینکه بعضی از وسایل هم مشترک هستند!!! سادیسم از هر دو وجه به تصویر کشیده شده است . الی راٍث در مقام کارگردان ، به برسي نقاط مشترك اروتيسم عنان گسيخته اي كه به جنايتي هولناك تبديل شده مينگرد و با ادای دین کامل به ژانر اسلشر، تمامی جزئیات فصل مسلخ را به تصویر کشانده . حتی از اطاق جمع آوری جنازه ها که در آن غول گوژ پشتی ، آنها را قطعه قطعه کرده و در کوره میسوزاند نیز بچشم پوشی ننموده است.اما متاسفانه آنچه موجب فروش و معرفیت Hostel شد ، بیان بی پرده آن از صحنه های شکنجه و خون های بسیاری است که از صحنه های فیلم فوران میکند ، بود،تا نگاه فیلسوفانه فیلم به سادیسم تعمیم یافته از اروتیسم كه پاي از دنياي پورن خارج نهاده و لذتي متفاوت را طلب ميكند.
و این بدین معناست که متاسفانه ، عموم , بجای پند گرفتن از نتیجه گیری فیلم ، به مانند مشتریان Hostel فقط و فقط از خشونت خونبار و سادیستیک فیلم لذت برده اند و ساديسم اپيدمي شده در عصر حاضر را در وجود خود بصورت بالقوه ، يافته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر