موسیقی متن فیلم باراکا از ساخته های Michael Stearns میباشد که باهمکاری هنرمندان بنام موسیقی معنوی و فکری همچون خانم لیزا جرارد(lisa gerrard) ساخته است ،لیزا جرالد بنیانگذار یکی از بهترین گروه های سبک ,Ethnic, Fuison به نام Dead Can Dance می باشد .
Dead Can Dance
Dead Can Dance یکی از منحصر به فردترین گروه های موسیقی در دو دهه گذشته بوده است.سبک خاص این گروه که موافقان و مخالفان فراوانی را نیز دارد ، نوعی تجربه شنیداری ویژه را برای شنوندگان فراهم می کندکه به نوبه خود منجر به تاثیر گذاری فراوان بر گروه های موسیقی دیگری نیز شده است. گروه Dead can Dance (به معني «مرده ميتواند برقصد») در اوايل دهة هشتاد شکل گرفت، ليزا جرارد خواننده انگليسي الاصل و برنارد پري نوازنده ايرلندي بعد از اولين ملاقاتشان در ملبورن روانه لندن شدند و چهار سال طول كشيد تا اولين آلبوم گروهشان را كه به اسم خود گروه بود در 1984 روانه بازار كنند.سبک موسیقی Dead Can Dance به نوعی کوتیک، نو، جهانی، کلاسیک، احساساتی و پرشور، خالص و اصیل و منحصر به فرد، عالمانه، و تا حدی سیاه و تار با رنگ مایه پیچیده در عین حال حزن آلود و ترس آور است بيشتر آهنگهاي گروه تلفيقي از قطعات سنتي و بازآفريني نواهاي قرون وسطي است. آهنگها نشانه گرايش فراوان گروه به موسيقي شرق است. تا آنجا که ترانها ي به نام Persian love song (آهنگ عاشقانه ايراني) در کارهایشان به چشم ميخورد.
اولین البوم گروه بيشتر سعي در تبيين تصويري و معنوي اسم «مرده ميتواند برقصد» داشت و برگرفته از مراسم آييني در گينه نو بود:
«چوبي كه زماني بخش زندهاي از درخت بوده بريده شده و مرده است اما به وسيله كار هنري كه روي آن تكه چوب شكل گرفته و توسط هنرمند سازندهاش به شكل يك نقاب در آمده و تكه چوب به يك نوع زندگي جديد دست يافته. كار هنري روي يك تكه چوب، نقاب را به وجود ميآورد و باعث تداوم وجود نيروي حيات در آن ميشود. با توجه به اين موضوع، تفكر عرفاني و معادگراي حركت از زندگي به مرگ و از مرگ به زندگي و يا از مرگ به مرگ مطرح ميشود و همچنين روشهاي تبديل غياب حيات به غياب حيات. »
متاسفانه اين نوع نگاه عرفاني خاص و معادگرا قدري موجب كج فهمي ميشود. برخي فكر ميكنند كه گروه « Dead can Dance » از انواع گوتيكها مرگگرا هستند. اين درك غلط همواره موجب اظهار تأسف ليزا جرارد میبوده. اشخاص ياد شده واژة مرگ گرا Morbidرا در توصيف گرايش معنوي گروه انتخاب كردهاند چون مرگانديشي و حضور دايمي مرگ و معاد همواره در موسيقي، نغمهها و نام آهنگها حضور دارد. این موضوع بیشتراز ميل ذاتي بشر در انتخاب سادهترين راهها براي تحليل موضوعات ناشی میشود، آنان در مواجهه با اين بسامد (مرگ) واژة مرگ گرا (طرفدار مرگ) را انتخاب كردهاند. اشتباهي كه متاسفانه در مواجهه با بسياري از موضوعات و معناي لغات پيش ميآيد.
بینشی عرفانی كه براي درك كنه زندگي و دستيابي به نوعي بصيرت جاويد روشهایی مانند چهار زانو نشستن و تمرکز باچشم بسته مقابل شمع را تبليغ ميكند، در قياس با جهانبيني (هستيشناسي) عرفاني گروه Dead can Dance تا آنجا متفاوت است كه ليزا جرارد در نگرش خود به جهان هستی ، سراع تلسكوپ و دوربينهاي نجومي ميرود و ميگويد: اگر با اين همه تلسكوپ و دوربين نجومي غول پيكر نگاه كني به وضوح حضور نيروي حيات را در طبيعت مشاهده میکنیم، آب در سفري مارپيچ كره زمين را در آغوش گرفته و ما از ديدن اين همه آلبوم دوم« Spleen And Ideal» الهام گرفتيم.
همانطور که اشاره شد موسیقی گروهDead Can Dance تلفیقی از عناصر موسیقی محلی اروپا، به خصوص موسیقی سده های میانه و عصر رنسانس با موسیقی پاپ امروزی است.به طور کلی نمی توان موسیقی Dead Can Dance را در طبقه بندی خاصی قرار داد.در ترانه های انان مفاهیمی چون زیبایی گمشده، حسرت و غم موج می زند.جالب آنکه در اوایل دوران فعالیت هنریشان، به دلیل انتخاب چنین سبکی، مورد سرزنش قرار می گرفتند ، چرا که بسیاری بازگشت به موسیقی سنتی را نوعی بازگشت به گذشته می دانستند.ولی امروز این گروه به عنوان پیشرویان موسیقی نوین، مورد تحسین، ستایش و استقبال قرار گرفته اند.به هر حال اعضای این گروه از ابتدای فعالیاتشان سعی داشتند تا به عقیده و سبکشان وفادار بمانند و به مرور زمان طرفداران خاص خود را پیدا کنند
آلبوم های Dead Can Dance
- 1984, Dead Can Dance
- 1985, Spleen And Ideal
- 1987, Within The Realm Of A Dying Sun
- 1988, The Serpent's Egg
- 1990, Aion
- 1991, A Passage In Time
- 1993, Into The Labyrinth
- 1994, Toward The Within (Live)
- 1996, Spiritchaser
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر